برپایی مراسم استقبال از شهید گمنام

خدای کریم ترا سپاس، که مرا از ظلمت‌ها رهانیدی و به راه مستقیم هدایتم فرمودی تا از میان تمام مکاتب، مکتب شهیدان و شاهدانی را برگزینم که پیروانش برگلدسته‌های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سرداده‌اند و معراج پاك اندیشه اسلامی را هدف گیرم که رهروانش، نشان در گمنامی و بی‌نشانی گرفته‌اند.

شهدا در جامعه بسیار تاثیر گذارند و آثار و برکات بسیاری دارند. حضورشان فصل تازه‌ای از رشد و شکوفایی را روی آحاد مردم باز می‌کند. استقبال گرم دانش آموزان، به معنای شوق و اشتیاق و ارادت به حوزه‌های دین و معنویت دارد. به کسانی که مهمترین سرمایه زندگی‌شان را تقدیم نسل‌های بعد کردند.

امروز ۳۰ آذرماه ۱۴۰۲ صحن مدرسه، معطر به حضور نورانی شهید گمنام شده بود. دختران دانش آموز دبیرستان دوره دوم امام حسین علیه السلام واحد یک به استقبالش رفتند تا او را تا آسمان بدرقه کنند.‌

آیین تشییع پیکر شهید گمنام با حضور پرشور و شعور دانش آموزان و حضور مادران دانش آموز برگزار شد.‌

به محض رسیدن پیکر مطهر شهید، دختران بسیجی و دانش آموزان هیئت اخلاص دبیرستان، با بستن چفیه و حمایل های مزین به نام ابا عبدالله الحسین علیه السلام به استقبال شهید آمدند.

حضور خواهر شهید محرابی همراه با عکس شهید حسین محرابی زیبایی محفل مان را دوچندان نمود. خواهر شهید گمنام محمد وطن دوست مادر دانش آموز آیدا حجازیان، امروز خاطرات برادری که هنوز منتظر آمدنش است برایش تداعی شده بود و به یاد برادر اشک فراغ می ریخت.

بوی اسپند ، اشکهای دخترانی که حمایل بسته و بیعت با برادر شهیدشان کردند ، دستهای گره شده در هم برای تجدید عهد همه و همه حاکی عشق به یاران شیدایی را داشت.

در حاشیه این مراسم با چند تن از دانش آموزان درخصوص فرهنگ ایثار و شهادت گفت و گو کردیم که در ادامه با هم مرور می کنیم:

مهسا محمد نژاد:
خیلی حس قشنگی بود قبل از اومدن پیکر شهید حال عجیبی داشتم انگاری آشنای گمشده ای داشت می‌آمد پیش مان وقتی داشتن روایتگری می‌کردن انگار اشکام مال خودم نبود گمنامی شهید تاثیر قشنگی تو حالم داشت اون لحظه دوست داشتم بمیرم برای غربت آقا

حسنا مفیدی خوشحال بودم به خاطر سعادتی که نصیبم شده بود دلم همش پیش مادر شهید بود عاقبت بخیری خودم و خانواده ام
را ازشون خواستم
ریحانه سادات حسینی: آخه چی بگم از حالش
تمام سال منتظر این وقت سالم که شهید بیارن خیلی تلاش کردم کنار پیکرشونو بگیرم تا دنیا دستمو بگیره

مهدیه جوانمرد اول اینکه خوشحالم آخه امروز یک رفیق جدید پیدا کردم میدونم از این به بعد هر وقت باهاش حرف بزنم حرفامو می‌شنوه و حواسش بهم هست

مهسا کمیلی: من که اعتقادی نداشتم به شهدا حالم سخت عجیب بود
کلی به خاطرش اشک ریختم فهمیدم چی رو داشتم تا حالا از دست می‌دادم خلاصه تازه سیم و وصل کردم، ازشون خواستم کمکم کنن حجابمو بیشتر رعایت خواهم کرد .

و درپایان
عهد می بندیم تا زمانی که بانگ لا اله الا اﷲ، و محمد رسول اﷲ، بر تمام جهان، طنین بیفکند، دست از مبارزه، با شرك و کفر و نفاق، بر نداریم .
از عاشورای سرخ تا ظهور سبز همواره در سنگر ولایت، تا پای جان همچون شهید حججی ها بمانیم.
با توجه به هجمه سنگین دشمن در جنگ نرم و فضای مجازی، تلاش کنیم، خود و دوستانمان را از پیامد های نامطلوب این فضا حفظ نماییم.
و تا آخرین منزل، آخرین نفس و آخرین قطره خون، برای اعتلای کلمة ﷲ، بایستیم و شهادت در این راه را قله افتخار بدانیم.
خداوندا؛ این عهدی بود که به فضل تو بر جان و زبانمان جاری شد و پایداری بر آن، جز با مدد تو ممکن نخواهد بود . پس به لطف خود، مارا در این راه ثابت قدم بدار، و در روز محشر نیز با شهدای عاشورا و دفاع مقدس محشورم فرما.


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20