آثار منظوم و منثور ایران، آیینه اندیشهها، باورها، هنرمندیها . عظمت روحی و معنوی ملتی است که از دیرباز تا کنون، بالنده و شکوفا از گذرگاه حادثهها و خطرگاهها گذشته و به امروز رسیدهاست. غنای این آثار، گواه تجربهها، ژرفاندیشیها و تکاپوی فرزانگان ادب و عصاره روح بلند و حقیقتجوی آنان است. برگ برگ ادب و فرهنگ ایران زمین، جلوهگاه نمایش آثار منظوم و منثور فرهیختگان اندیشه وری چون مولانا، عطار، سعدی، حافظ، فردوسی، ناصر خسرو، سنایی، شهریار و … است که از زلال فرهنگ اسلامی جرعهها نوشیده و با پشتوانه ذوق و کوشش خویش، آثاری ماندگار را رقم زده و سرمایههايی بزرگ و پرمایه را به یادگار نهادهاند.
مطالعه دقیق و عمیق این آثار جان را طراوت میبخشد، روح را به افقهای شفاف و روشن پرواز میدهد و ذهن و ضمیر را شکوفا و بارور میسازد.
هدف از انجام این مقاله بررسی و تعیین نگرش شاعران نسبت به واژه نماز بوده و تجلی این نگرش در آثار منظوم آنها مشاهده میشود. برای جمعآوری اطلاعات به آثار مختلف نظم فارسی و بررسی تعدادی از آثار شاعران گذشته و حال ایران زمین و مآخذ و منابع معتبر و گوناگون متقدم و متاخر مربوط به آن، که البته اساس هر کار تحقیقی است؛ بهرهمندی از راهنمایی آگاهان و استادان مجرب هم اهمیت خاص دارد، علاوه بر این گسترده بودن منابع و مآخذ موجب اعتلای مقاله حاضر میگردد.
ادبیات فارسی و با بیانی اختصاصیتر شعر فارسی را میتوان آیینه تمام نمای مسائل و اعتقادات دینی دانست و از آن جا که نماز نیز یکی از مهمترین مسائل دینی و مذهبی ما مسلمانان است، در این مقاله به این مسئله مهم پرداخته شدهاست.
کلید واژه: نماز، آثار منظوم، ادبیات فارسی
در میان همه امور دنیا، تنها چیزی که میتواند انسان را مستقیم به کمال لایق خود برساند نماز است. این نماز نردبان ارتقای آدمی است که از صحنه قشر مادی به صفحات روحانی روشن مجردات و ملکوت بالا رود و در همین عالم به وسیله نماز عوالم دیگری را در مییابد.
نماز برای تمام افراد بشر در تمام مناطق عالم بوده و هست، جز آن که در کیفیت و کمیت آن فرق و امتیاز است و هیچ مسلمان در هیچ حالی در ادای نماز معاف نیست.
از نظر امام خمینی (ره) مهمترین رکن معراج حقیقی دو چیز است: یکی در باب “طهارت” حاصل میشود و دیگری که رکن اعظم است، در باب نماز حاصل میشود.[1]
نماز الف است؛ الفبای دین است. اگر کسی بخواهد مسلمان شود الف الفبایش نماز است.[2]
مورخان، فیلسوفان، عارفان، حکیمان، واعظان، شاعران، همهوهمه منظور خود را در کلامی آهنگین و اثربخش بیان داشتهاند تا بیشترین تاثیر را بر خوانندگان بگذارند.
در این مقاله نمونههایی از نظم فارسی در باب واژه نماز به خوانندگان سخن سنج گرامی تقدیم میشود به این امید که برای خوانندگان متعهد و ارزشهای اسلامی مفید باشد.
ادبیات فارسی و با بیانی اختصاصیتر شعر فارسی از هنرهایی است که در طول تاریخ مخاطبان بسیاری را به خود اختصاص دادهاست. اندیشمندان و متفکران ایرانی، بیشک به کارآیی و تاثیر عمیق شیوۀ بیان ادبی آگاه بودهاند که توانستهاند احساسات و اندیشههای عمیق خود را نسبت به نماز به شکلی هنرمندانه و زیبا به مخاطبان عرضه کنند.
“خوشا نماز و نیاز کسی که از سر درد به آب دیده و خون جگر طهارت کرد[3]”
در این بیت لسان الغیب درباره کسی که از سر درد و با اشک چشم و خون جگر طهارت کرد، سخن میگوید که نماز و نیازش بسیار خوب است، یعنی کسی که با خلوص نیت و از سر صدق و بدون ریا و تظاهر نماز به جا آورد، طاعت و عبادتش برای خدا است نه برای دنیا.
“خوشا آنان که الله یارشان بی به حمد و قل هوالله کارشان بی
خوشا آنان که دایم در نمازند بهشت جاودان بازارشان بی”
خوشا به حال کسانی که خداوند یار و همدم ودوستشان است و بهشت جاوید را با عبادات و طاعات خود خریدهاند و کارشان همواره عبادت و طاعت و ذکر و راز و نیاز است.[4]
“آن منافق با موافق در نماز از پی استیزه آید نی نماز
در نماز و روزه و حج و زکات با منافق مؤمنان در بردومات”
مولانا در داستان مرد بقال و طوطی قیاس تمثیلی دارد و میگوید جمله مردم عالم از همین قیاسهای جز به کل گمراه شدهاند. از كافران صحبت میکند که منافق با موافق راه حق در نماز هستند. اما منافق به دنبال ستیزه کردن، به نماز میایستد نه برای احساس نیاز به پروردگار. منافق و مؤمنان در مورد انجام امور دینی مثل نماز و روزه و حج و دادن زکات با یکدیگر در یک مسابقه برد و باخت در ستیزند.[5]
در فرهنگهای لغت یکی از معانی که برای نماز (نماز بردن) آورده شده بود به معنی تعظیم و کرنش کردن و احترام گذاشتن است. فردوسی نماز بردن را به این معنی به کار برده است. ابیات زیر از شاهنامه مصداق این معنا میباشد:
“نخست آفرین کرد و بردش نماز زمانی همی گفت با خاک راز”
“همه پاک بردند پیشش نماز که کوتاه شد رنجهای دراز”
“پیاده شد و برد پیشش نماز غمی گشته از رنج و راه دراز”
“نبود آن زمان رسم بانگ نماز به گوش چنان پروریده به ناز”
ما با بانگ نماز “اذان” پنج بار نماز میخوانیم اما در آن زمان برای نیایش اذان نمیگفتند یعنی زمان مشخصی برای راز و نیاز وجود نداشت.[6]
” از نماز نور آن دریای راز فرض شد بر جمله امت نماز”
“چون دلش بیخود شدی در بحر راز جوش او میلی برفتی در نماز”
این ابیات در “منطق الطیر عطار” در نعت رسول (ص) استخراج شدهاست. از نماز پیامبری که وجودش نورانی است بر همه امت نماز واجب شد. وقتی به سوی دریای راز الهی میرفت این جوش و خروش درونی او را متمایل به نماز میکرد. (مدت طولانی نماز میخواند.)[7]
“خیز که گل روی خود به ژاله فروشست تا که نماز آورد به ربّ مشارق”
بیت از قصیده شماره 303 دیوان بهار با مطلع “باز به پا کرد نوبهار، سرادق…” است.
این قصیده در منقبت حضرت امام جعفر صادق (ع) به سال 1312 خورشیدی در شهر اصفهان سروده شده است.
برخیز که معشوق صورت همچون گل و زیباروی خود را با قطرات شبنم و باران شست تا به طرف پروردگار مشرقها نماز بجا بیاورد و رب المشارق را سجده کند.[8]
“در نمازند درختان و گل از باد وزان خم به سرچشمه و در کار وضو میبینم”
بیت از دیوان شهریار غزل چشمه قاف با مطلع ” از همه سوی جهان جلوه او میبینم…” است.
درختان و گلها از وزش باد خم و راست میشوند و انگار که در نماز هستند و مشغول رکوع و سجود هستند وقتی که به طرف سرچشمه آب خم میشوند انگار که میخواهند وضو بگیرند.[9]
“یکی پرطمع پیش خوارزمشاه شنیدم که شد بامدادی پگاه
نگفتی که قبلهست راه حجاز چرا کردی امروز از این سو نماز؟”
این حکایت از باب ششم در قناعت استخراج شدهاست که بیت مورد نظر، بیت چهارم این حکایت میباشد و حکایت آن راجع به شخص پرطمعی است که پیش خوارزمشاه میرود و در جلوی شاه کرنش و تعظیم میکند و به سجده میافتد و پسرش که شاهد ماجراست از پدر میپرسد که مگر تو نگفتی که قبلهی ما به طرف حجاز و خانه کعبه است و باید به طرف کعبه نماز بخوانیم حال چرا امروز به این طرف نماز و سجده کردی؟[10]
ایران اسلامی همواره و در همه جا به فرهنگ و ادبیات دیرپا و بالندهاش شناخته شده است. این عنصر اصیل ایران را پیوسته بر سر پا داشته و به حقیقت، آن را در برابر تهاجم فرهنگهای بیگانه بیمه کرده است. شناخت روح اندیشه و احساس پیشینیان، آگاهی از سیر تکاملی و تجلیات آنها در طول قرون، پیبردن به آداب و رسوم و اعتقادات مردم گذشته، به جوانان ما امکان میدهد تا آگاهانه، فرهنگ و تمدن آینده خود را بر اندیشهها، احساسات و سنتهای صحیح گذشته بنا نهند و مراتب ترقی و تعالی را یکی پس از دیگری زیر پای آورند. بنابراین نماز که جزء فروع دین است در شعر ما چه آثار عرفانی و یا اخلاقی جایگاه ویژهای پیدا کرده است.
1 – سرّ الصلوة معراج السالکین و صلوة العارفین – امام خمینی (ره)، انشارات مووسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) ص 22
2 – نماز نشانه حکومت صالحان، مجموعه مقالات ارائه شده در سمینار نماز، 1370، مشهد، ص 32
3 – ديوان حافظ، به تصحيح قزوينی – غنی به اهتمام ع. جربزه دار، چاپ پنجم 74 و ششم 1377 – انتشارات اساطیر ص163
4 – ترانههای باباطاهر، مقدمه، تنظیم و شرح نعات شهرام رجب زاده، چاپ سوم 1375، چاپ شفق، انتشارات قدیانی ص 314
5 – مولوی، مولانا، جلال الدین محمد، شرح جامع مثنوی ( دفتر اول و دوم)، کریم زمانی، انتشارات اطلاعات، 1377
6 – فردوسی، حکیم ابوالقاسم، متن کامل شاهنامه فردوسی، بر اساس نسخه چاپ مسکو، انتشارات پیمان، چاپ دوم، 1381
7 – عطار نیشابوری، شیخ فرید الدین محمد، منطق الطیر، حمید حمیدی
8 – بهار، محمد تقی (ملک الشعراء)، دیوان، به اهتمام چهرزاده بهار – تهران، انتشارات توس، 1380 ص563 و 564
9 – دیوان شهریار به اهتمام: یدالله عاطفی، ناشرین: زرین و نگاه ص 320
10 – سعدی، مصلح الدین، بوستان سعدی، تصحیح و توضیح: غلامحسین یوسفی، چاپ سوم، تهران، انتشارات خوارزمی 1368
نویسنده مطلب: دبیر ادبیات فارسی دبیرستان؛ خانم نیکخواه ثانی – کاشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
تایید کننده مطلب: مدیریت آموزشگاه؛ خانم بیات ترک